چشم در صنع  الهی باز کن لب را ببند                         بهتر از خواندن بود دیدن خط استاد را

آفرینش ، خط خوش الهی است که در صفحه ای به وسعت کائنات نقش بسته است، قرآن ،آیه های روشن هدایت است و انسان -مخاطب آیه های وحی - برای آنکه تصویر کلام خداوندی را بر لوح جان و دل بنگارد بر آن شد تا به زیباترین صورت ، کلام حق را بنویسد . هر چند انسان از چند هزار سال پیش از آن کتابت را می شناخت امابا نزول اولین آیات خداوندی بر آخرین پیامرش ،لزوم نگاشتن سخنان حضرت حق و تاکید دین اسلام بر زیبایی و زیبایی آفرینی کاتبان بر آن شدند تا گلواژه های وحی را به گونه ای بنویسند که حق کلام ادا شود. تاکید فراوان ائمه اطهار علیهم السلام بر زیبایی نویسی و تشویق مسلمانان به فراگیری و   ترویج این هنر ،موجب شد که خوشنویسی بعنوان نابترین هنر اسلامی جلوه گر شود.هنری که در نهایت آرامش فریادی رسا به وسعت و بلندای تاریخ اسلام را با خود به همراه دارد.

ایرانیان که در همه ی زمینه ها در نشر دین اسلام پیشرو و پیشگام بودند در هنرخوشنویسی نیز این پیشروی را از آن خود ساختند . تاریخ هنرخوشنویسی گواه انکار ناپذیریست بر این ادعا ،که اولین کسانیکه در این هنر درخشیدند، ایرانیان با ذوق و زیبایی شناس بودند.خط کوفی در صدر اسلام برای نگارش قرآن و احادیث منقول ازائمه اطهار ، خط رایج و رسمی دنیای اسلام بود و پوست حیوانات و استخوان های صاف کتف شتر و سنگ های صاف نیز محل عرضه و بروز خط بود . به دو دلیل عمده ایرانیان بر آن شدند که خطوط دیگر را ابداع کنند :

اولا "خط کوفی در نوشتن فضای زیادی را اشغال می کرد، چون حرکات حروف این خط بسیار

بزرگ بود و کاتب گاهی بیش از چند کلمه را در یک صفحه نسبتا بزرگ نمی توانست بنویسد.

ثانیا "خواندن و نوشتن این خط نیز بسیار مشکل بود. البته دلایل دیگری نیز بر تغییر خط کوفی

وجود داشت که در این مجال کوتاه فرصت پرداختن به آن نیست .

ابن مقله بیضاوی( در قرن سوم هجری ) اصلا از مردم بیضای فارس بود .به دلیل توانمندیهای فراوان که داشت به صدارت در دربار خلفای عباسی رسید . با وجود مشغله فراوان مسند صدارت و اداره دنیای اسلام که در آن روز بسیار گسترده بود. اما همت والای او و مشکلات خط کوفی ، او را بر آن داشت که بعد از نزدیک به سه قرن رواج و رونق این خط ، دست به ابداع اقلام 6 گانه خطوط اسلامی بزند. نبوغ و استعداد ابن مقله بسیار ستودنی است .

در  مدت زمان نه چندان زیاد توانست این ابداع بسیار بزرگ را عملی کند  . خطوطی که

ابن مقله ابداع نمود عبارتند از:

توقیع ، رقاع ،محقق، ثلث ، نسخ ، نسخ ریحان .که با وجود شباهت هایی که در نگاه اول با هم دارند اما در عمل تفاوتهای فراوانی از نظر شکل ظاهری و نوع کاربرد آنها وجوددارد. زندگی ابن مقله نیز سرشار از فراز و فرودهایی است ، که در تاریخ او را به نام وزیر مثلث می شناسند . او سه بار در دربار  عباسیان به صدارت رسید و عزل شد . سه بار محکوم به قطع دست شد و درهر سه  بار به ترتیب از انگشت،مچ و بازو ،دست او را بریدند و نقل است که او قلم را به  بازو می بست و به  قدرت و توانمندی می نوشت و سه بار نیز جنازه او را به خاک سپردند ، که علاقه مندان می توانند شرح زندگی این بزرگ مرد میدان سیاست و هنر را در منابع تاریخی مطالعه نمایند.

 از اقلام  6 گانه ابن مقله ، خط نسخ و ثلث رواج و گسترش فراوانتری یافت . خط نسخ برای کتابت قرآن و خط ثلث برای نوشتن کتیبه های  اماکن مذهبی و مساجد  و 4 خط دیگر نیز کم و بیش نوشته می شد تا ایرانیان خط تعلیق را ابداع نمودند . تاریخ  دقیق و آفرینندگان واقعی خط تعلیق به درستی معلوم نیست  اما اسناد و خط های موجود نشان می دهد که  باید بین قرن 5 تا 7 هجری این خط ابداع  شده باشد و دوران رواج خط تعلیق نیز تا قرن هشتم هجری است . ایرانیان با ذوق با تلفیق خط نسخ و تعلیق به مرور ، زمینه را برای  ایجاد خط نستعلیق فراهم آوردند .

خواجه میر علی تبریزی در قرن هشتم با بهره گیری از تجربه های پراکنده ای که پیشینیان او برای پیدایش خط نستعلیق آزموده بودند ، خط نستعلیق را به کمال نوشت . برخی واضع این خط را خود خواجه میر علی می دانند اما قراین نشان می دهد که پیش از او نیز عده ای در فراهم آمدن زمینه ایجاد این خط سهیم بوده اند ، پس از خواجه میرعلی ، خط نستعلیق به دو شیوه غربی و شرقی در ایران آن روز نوشته شد و هرکدام پیروانی پیدا کرد . نستعلیق عروس خط ایرانی است ، زیبایی این خط ، در ایجاد تعادل ، تناسب ، ضعف و قوت و سطح و دور به حدی است که پس از ابداع آن ، هنوز در اصل شکل حروف و کلمات این خط ، تغییر بنیادین به وجود نیامده است  و اندازه های آن نیز تقریبا همان گونه است که در آغاز پیدایش آن نگاشته شده است . زیبایی نهفته در اجزای آن بیانگر روح زیبایی آفرین و زیبایی طلب ایرانیان است و پدیده ای شگفت در دنیای خط به شمار می رود . سیر تکامل و تعالی خط نستعلیق ، منحصر به قرن هشتم نماند  و تراش و صیقل در این خط ادامه پیدا کرد تا در قرن یازهم هجری ، دوره شاه عباس صفوی ، اعجوبه بزرگ و استاد کل خط نستعلیق حضرت میرعماد الحسنی قزوینی پای به عرصه وجود نهاد  وبه آنچه تا آن زمان از خط نستعلیق به او رسیده بود جلایی تازه بخشید . تناسب در اندازه ها و ایجاد قالب های نو فضاهای تازه در خط نستعلیق و قدرت نمایی در نگارش قالب چلیپا در خط نستعلیق  ، نوشتن رساله آداب المشق و مقید ساختن خط به واحد اندازه گیری یعنی نقطه 6 دانگی از مواردی است که نام میرعماد را به عنوان استاد کل و ستاره قدر اول دنیای خوش نویسی ، جاودانه ساخته است . میر عماد بی گمان تابناک ترین چهره تاریخ خط نستعلیق است . شناخت بی نظیر او از این خط و اجتهاد وصف ناپذیر او در انواع قلم به ویژه کتابت و چلیپا ، موجب پیدایش آثاری بدیع و ماندگار شده است که برای همیشه ی تاریخ ، سرمشق آیندگان اوست . او نیز به سعایت بدخواهان و به جرم سنی بودن و اتهامات واهی دیگر ، در شبی ظلمانی به دست عوامل شاه عباس صفوی در اصفهان به شهادت رسید و جنازه اش در تکیه میر تخت فولاد به خاک سپرده شد. گذشت دوران فراز و فرودهای فراوانی را بر خط نستعلیق تحمیل کرد تا در دوره قاجاریه و عصر ناصرالدین شاه پدیده ای دیگر ، در این هنر ناب ظهور کرد . میرزا محمدرضا کلهر ، از ایل کلهر کرمانشاهان ، مردی که خصایل  اخلاقی را با فضیلت هنر در هم آمیخت ، ابتدا با مشق از روی آثار باقی مانده از حضرت میرعماد خط خویش را به کمال مطلوب رساند ، سپس به دلیل ظهور صنعت چاپ سنگی و لزوم همگامی هنرمند خوشنویس با این صنعت نو ظهور ، و از آنجا که میرزای کلهر ناگزیر بود هر روز صفحاتی از روزنامه های شرف و شرافت را در عصر ناصری کتابت نماید ، و مرکب چاپ نیز با مرکبی که خوشنویس در شرایط عادی در آن می نوشت تفاوت داشت ، به تغییر در تراش قلم و تغییر در اندازه های حرکات و حروف پرداخت . میرزای کلهر ، مبنای اندازه گیری در نوشتن را از اندازه 6 دانگ میرعماد به نقطه 5 دانگی تغییر داد  ، تأثیر این امر موجب شد که نوشته های میرزای کلهر نسبت به  آثار پیشینیان او کوچک تر شود . تغییر دیگردر تراش  قلم بود ، میرزای کلهر گوشت قلم را بیشتر از دوره های قبل ، می گرفت و در قلم کتابت نیز از پشت برداری قلم پرهیز کرد. این امر باعث می شد ، حرکات تیز و نازک شیوه قدیم کمی ضخیم تر و گوشتی تر شود ، بنابراین از ریزش حروف در چاپ سنگی پیشگیری می کردو کلمات و حروف تمام و کمال از چاپ بیرون می آمد.تغییرات میرزا محمد کلهر ، شیوه ی او را نسبت به شیوه های قبلی جذاب تر نمود . به گونه ای که پس از کلهر ، شیوه ی او به عنوان شیوه ی غالب و رایج ، فراگیر شد . میرزا ، شاگردان فراوانی تربیت نمود ، آثار بسیاری نیز با قلم کتابت تحریر کرد که از جمله آثار میرزا ، می توان به روزنامه های شرف و شرافت ، فیض الدموع ، سفرنامه ناصرالدین شاه ، منتخب السلطان اشاره کرد.

میرزا کلهر در بیماری وبای عام تهران ، در دوران ناصری در گذشت . بسیاری از خوشنویسان پس از میرزای کلهر شیوه ی کار او را به عنوان سرمشق خویش پذیرفتند.یکی از شاگردان میرزا ، مرحوم آقا سید مرتضی برغانی است.آقا سید مرتضی 2 فرزند پسر به نامهای آقا سید حسین و آقا سید حسن میرخانی دارد.دو چهره نام آور آشنا و دو استاد بزرگ که خوشنویسی معاصر ایران با نام این دو بزرگوار عجین است . برادران میرخانی ، بیش از 57 سال پیش ، با مرارت و تلاش فراوان ، انجمن خوشنویسان ایران را پایه گذاری و تأسیس نمودند. نظم و انسجام هنرمندان خوشنویس امروز و رونق و رواج این هنر در میان مردم در نیم قرن اخیر ، مدیون شجره ی طیبه ای است که امیرخانی ها کاشتند .